اين ده داستانک _در ژانر وحشت _نخستين بار در سايت مجله ادبي نبشت منتشر شده اند و نامي از مترجم اين آثار ذکر نشده است . 1: صداي ممتد تلنگر روي شيشه مرا از خواب پراند. فكر كردم كسي با نوك انگشت به شيشه پنجره اتاقم ضربه مي زند. لحظاتي بعد باز صداي تلنگر آمد. از پنجره نبود. از درون آيينه گوشه ي اتاقم بود. 2: از آن سوي تاريك پنجره اتاق خواب من، صورتي با لبخندي مرموز به من نگاه مي كند. اتاق من در طبقه ي چهاردهم است. 3: عكسي از خودم در آيفونم مي بينم كه مرا در خوابي عميق نشان مي دهد. من سال هاست كه تنها زندگي مي كنم. 4: امشب شيفت نگهباني من است. روي يكي ازمانيتور ها ، كه به دوربين امنيتي زيرزمين متصل است، صورتي سفيد با موهايي دراز به من خيره شده است. 5: به دو مأمور اداره پست مي گويم مانكن ها را به پشت پسخانه ببرند. مانكن ها در پوشش نايلوني حباب دار بسته بندي شده اند. بچه كه بودم يكي از سرگرمي هاي من تركاندن آن حبابها بود. چندتايي را مي&s حتي اگر نباشي...
ما را در سایت حتي اگر نباشي دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9adbeyatcheed بازدید : 137 تاريخ : شنبه 23 بهمن 1395 ساعت: 0:23